وقتی شب خونه رفتم و بنیامین بدو بدو رفت و دفتر آورد و دیکته ای رو که بی غلط نوشته بود و معلمش براش مثبت نوشته بود (ظاهرا تو دبستان دیگه نمره نمی دن) رو نشونم داد ، همچین ذوق کردم که انگار بچم از پایان نامه دکتراش دفاع کرده بود و با درجه عالی فارغ التحصیل شده بود !!
اولین دیکته بنیامین رگبارزاد !
آخر شب هم داشتم براش از روی کتاب ، قصه آخر شبش رو می خوندم که درباره 7 برادر بود که خاقان چین قصد داشت زمین کشاورزی پدرشون رو تصاحب کنه و اینها اومده بودند باهاش بجنگند و یکی از برادرها آب دریا رو به سمت قصر خاقان روانه کرده بود که یهو به زیر انگشتم اشاره کرد و گفت : پدر ببین این جا نوشته آب .
.
.
.
آقا این پسر ما با سواد شد رفت !
....
کامنت برگزیده
شیرین گفته : چشمتون به دستخط گل پسر روشن رگبار عزیز.
زمان زود میگذره و تا چشم به هم بگذارید میبینید که با نوستالژی این پستتون رو میخونید و به همسرتون هم نشون میدین - که حالا دو تایی توی خونه پیش هم موندید و پسرها رفته اند دنبال کار و زندگیشون - و به هم میگین: یادته اولین دیکته بنیامین رو؟ چقدر زود گذشت ... کی فکرشو میکرد...!
آقا رگبار تبریک می گم که تصمیم به دوباره نوشتن وبلاگ کردین من که خیلی خوشحالم آقا پسر گلتم رو از طرف ما به بوس
حتما . مرسی که سر زدی
مبارکه
ایشالا تا چشم به هم بزنی دکتراشم گرفته!
- ایشالا !
این خط بیشتر شبیه خط طوفان زاده است. موفق باشد
-نخیر هم خطش مثل استاد میرعماد می مونه
salaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaam... yaftamet.. mersi az babak ke bhm gft
che khub ke hasti
-دستش درد نکنه
حالا نمیدونید وقتی با ذوق و شوق بیاد بگه یاد گرفتم اسمت رو بنویسم چه کیفی قراره بکنید!
-منتظر اون روزم بولوت
ای جااااان عزیزم بچه خیلی وقت بود خط بچه کلاس اولی ندیده بودم
-مرسی گلی
سلام
خدا نگهداره .
فسقل ما هم کلیاز حروف رو می خونه (البته پیش دبستانیه )
-پیشروست برای خودش ها
وبلاگ قبلیتون را نمیشناختم ولی امروز جایی خوندم که این وبلاگ را در پی بسته شدن وبلاگی که داشتید و بسته شده باز کردهاید اومدم دیدم پسندیدم و فکر کنم همیشه خواننده باشم![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
آب و بابای شازده هم مبارک.
باعث خوشحالی منه که شما همیشه این جا تشریف بیارین قدمتون سرچشم
سلام
خوشحالم که وبلاگتون رو دوباره راه انداختین من به خوندنش معتاد شده بودم
منم به وجود شماها !!
زنده باد رگبار و رگبارزاد
خونه نو هم مبارک ببخشید که ما دیر اومدیم
و لعنت بر باعث و بانی برخی تغییرات ناخواسته
چه خوشحالم که این جا اومدی الی . بی شما این جا چیزی کم داشت .
خدا قوّت!
چاکریم
ذوق تون خیلی قشنگه اقای رگبار. لبخند مدتی رو لبهام موند.
ایشالا دکتراش.
ممنونم . این نظر لطفته ولی فکر کنم که هر پدری همین حس من رو خواهد داشت
حیف شد که دیگه نمره نیست!
نصف تلاشی که من کلاس اول از خودم خرج میکردم واسه خاطر افزایش تعداد بیست هامو برچسبایی بود که فقط واسه نمره ی بیست چسبونده میشد
البته نمره نیست ولی مثل این که برچسب هنوز هست !
چشمتون به دستخط گل پسر روشن رگبار عزیز.
زمان زود میگذره و تا چشم به هم بگذارید میبینید که با نوستالژی این پستتون رو میخونید و به همسرتون هم نشون میدین - که حالا دو تایی توی خونه پیش هم موندید و پسرها رفته اند دنبال کار و زندگیشون - و به هم میگین: یادته اولین دیکته بنیامین رو؟ چقدر زود گذشت ... کی فکرشو میکرد...!
راست می گی شیرین . راست میگی
ای به فدای این خط نازنینش بشوم!
روزی هم میرسد که دانشگاه رفتن دانیال رو می نویسی و از دفاعیه دکترا بنیامین میگویی و شاید فرزند سومی در کار باشد و مدرسه رفتن او را هم جشن بگیری
خدا را چه دیدی رگبار جان
مرسی مهشاد عزیز و مهریون
ایشالا ایشالا
فقط دور سومی رو ما که خط کشیدیم ایشالا تو صاحب ۳ تا بچه میشی
سلام مبارک باشه تبریک میگم الان باید حس قشنگی داشته باشید .......
ـ آره واقعا خیلی حس قشنگی بود
به سفارش کیامهر عزیز خدمت رسیدیم عرض کنیم:سرت سلامت. مهم اینه که تو راه باشیم،هر چند چاه زیاد شده. به بنامین ها و خودمان اعتقاد داریم،سندشو تو همین پست میبینیم.
ممنون صالح گرامی
جمله زیبایی گفتی .خوشمان آمد اخوی
وای چه حس خوبی داره این نوشتتون ... ما که بچه نداریم ولی آجی خودم وقتی بچه اش کلمه ای رو درست می نویسه خنده رو تو صورتش می بینم... حستون رو می فهمم
ان شالله دکتر شدن بنیامین
مرسی یسنا مرسی
تقارن بازگشایی وبلاگتون با دفاعیهی محکم و موفقیت آمیز آقا پسر گل تون از اولین دیکتهش رو صمیمانه تبریک میگم.
موفق و موید و سربلند و همهی این چیزهای خوب باشید کما فیسابق.
بسیار ممنونم .
امیدوارم بیشتر زیارتت کنیم اینجا
سلام
ایشالا همیشه موفق باشه پسر گلتون و هر روز شاهد پیشرفتش باشید.
برای وبلاگ قبلیتون متاسفم و امیدوارم اینجا پر باشه از خاطرات خوب و خوش .
-مرسی از محبتتتون .مرسی
سلام
بنیامین عزیزتون زنده باشه و سلامت..خوب من که تجربه داشتن بچه کلاس اولی رو داشتم و میدونم چه جوریاست..
...
تو وبلاگ جوگیریات خوندم در مورد وبلاگتون..خیلی سخته کل آرشیو 4 ساله بره...ولی همینکه با صبوری ادامه میدین خیلی خوبه..موید باشین
بله وقاعا سحت بود و هست . من اونجا ۸۰۰ تا پست داشتم که برای خیلی هاشون کلی زحمت کشیده بودم و کلی هم کامنت جالب بود که همه از دست رفت .
ولی خب تلاشم اینه که ادامه بدم
وای رگبار جون هر چند این موضوع خوشحالی خودشو داره ولی انشااله بذار جوان رشیدی بشه هر موقع ببینیش قند تو دلت آب میشه بیا از من بپرس که تجربه شو دارم . والا بقرعان
البته قبلا هم شنیدم ولی شنیدن کی بود مانند دیدن؟
بچه شما الان چند سالشه؟
مبارک باشه وبلاگ جدید اینشالا که زود به اینجا هم عادت کنید
چه گل پسر باهوشی دارید خدا حفظشون کنه .
آره باید عادت کنم رعنا . هنوز نکردم و برام در و دیوار این جا غریبه است
مرسی
ای جانم...مبارکش باشه باسواد شدن.واقعن افتخار داره.چقدر هم مرتب نوشته.
-دیدی ؟! به نظر من دست خطش مثل دست خط استاد میرعماد می مونه !!!
چه قشنگه این ذوق پدرانه
مرسی
شاید درست نباشه ولی به نظرمن خط یکی از بهترین اختراعات
آدم می تونه با کتاب خوندن عشق ترس تنهایی قدرت و خیلی چیزهای دیگه رو تجربه کنه
بنیامین رو عاشق کتاب خوندن کنید آقای رگبار
-چرا درست نباشه .من که ۱۲۰٪ با تو موافقم !
- سعیم همینه . دارم این تلاش رو می کنم
آقا مبارکه،هم وب نو
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/023.gif)
هم با سواد شدن
پسرگلتون.ایشاله
دکتراشم میگیره
یاحق...
-
خیلی خلی ممنونم و متشکر بسیار
جناب رگکبار مواظب باش که برات رقیب درست شد چند وقت دیگه آقا بنیامین هم وبلاگ می زنه و خواننده هات میرن اونجا
ـآره دیگه به دست خوردم برای خودم رقیب تراشیدم .ای داد بیداد!!
چقدر جالب که نمره نمیدن! جمله ی خیلی قشنگی نوشته بود
ایشاله همیشه شاهد موفقیاتشون باشید
-منم ممنونم
من سه تا پسردارم ۲۳ساله ۲۰ساله و۱۷ساله
حالا بیا قندونو از جلوم بردار
-ماشالله . خدا بهت ببخشتشون دیگه باید فکر عروس باشی سهیلا خانوم !!
- این قضیه قندون چیه؟!
تبریک میگم.
مطمئن باشید معلمش هم مثل شما خیلی ذوق کرده.
ان شاءالله فارغ التحصیلی از دانشگاهشو جشن بگیرید.
-مرسی خانوم معلم
"آب" و "بابا" قشنگترین کلمات روزهای نخست کلاس اولی هاست.
واسه جبران زحمات بابا و مامان، هیچ دستمزدی وجود نداره. اما چنین لحظاتی که با دنیا نمیشه عوض کرد، کم کم رخ میده.
آفرین به خاندان رگبارزادها!
-مرسی سارای عزیز
-ما منتظر همه اون لحظاتیم با تمام وجود