دیروز مطالعه کتاب "ده روز با داعش ، از درون دولت اسلامی" نوشته خبرنگار کارکشته و شجاع آلمانی ،یورگن تودنهوفر رو تموم کردم . برای مایی که چندین ساله که اسم داعش رو می شنویم و شرح جنایاتشون رو می خونیم و فیلمهایی از سلاخی ها و آدم کشی هاشون رو می بینیم . برده داری و بازگشت به 13 قرن قبل رو می بینیم ، اطلاعات زیادی در دسترس نیست که بفهمیم اون جا واقعا چه خبره ؟ چطور اون ها با نفراتی اندک(200نفر) می تونن یه لشکر 20هزار نفری رو شکست بدن و موصل 2 میلیون نفری رو تصاحب کنن !؟ چطوره که این قدر داوطلب خارجی دارن، عمدتا از اروپا؟ اصلاً توی جاهایی که تصرفشون کردن چه خبره؟
اینا چیزاییه که من نوعی هیچ خبر ندارم . یکی به این خاطر که ورود و خروج به قلمرو داعش به راحتی ممکن نیست و دیگه این که حکومت ماهم چندان اطلاعاتی از درون اون ها به ما نمی ده . برای همین خوندن این کتاب با عنوان جذابش برای من خیلی مهم بود .
درباره کتاب معرفی خوبی شده که لینکش رو براتون این جا می ذارم که بخونیدش . اما چیزی که تو جای جای این کتاب میشه دید و وحشت کرد ،عقاید قرون وسطایی اعضای صادق و مخلص این گروهه که هیچ دین و مذهب و فرقه و عقیده ای رو محترم نمی شمارن و تنها راه مقابله رو کشتار و کشتار و کشتار دیگر عقاید می دونن!!
مثلاً عقیده دارن شیعیان به کل مرتدند و باید تمام اونها رو از دم تیغ گذروند و در مقابل تعجب خبرنگار آلمانی که تعداد شیعیان جهان رو 150میلیون نفر ذکر میکنه میگویند که تعداشون اصلاً مهم نیست !
و چیز ترسناکی که در این گروه مشاهده میشه اینه که اینها در این عقاید دیوانه وارشون تنها نیستند و طرفدارانی نه اندک در اقصا نقاط دنیا دارن ،حتی در ایران خودمون .
برای پیوستن به کانال تلکرامی کافه رگبار روی این لینک کلیک نمایید .
یکی از چیزهایی که در جمهوری اسلامی سعی شد خیلی بهش عمل بشه این بود که متون اسلامی رو در همه درسهای دبستانی ، راهنمایی ، دبیرستانی ، فوق دیپلم ، لیسانس ، فوق لیسانس و ... وارد کردند و جالب این جاست که در دانشگاه اسم همون درس رو با پسوند اسلامی کردند سه واحد درسی که دانشجو باید اون درسها رو می خوند و امتحان می داد . تو دوره لیسانس که مدیریت صنعتی می خوندم ما خیلی از این چیزها داشتیم ، اخلاق اسلامی ، متون اسلامی ، تاریخ اسلامی ، و از همه بامزه تر درسی بود به اسم مدیریت اسلامی !
فوق لیسانس مدیریت محیط زیست رو که شروع کردم دیگه تصور نمی کردم که این چیزها رو ببینم اما وقتی مواجه شدم که با درسی به اسم اسلام و محیط زیست ! کلا کرک و پرم ریخت که این درس به هیچ وجه تصمیم نداره که دست از سرم برداره و جالب این جا بود که درسی بود که کل اجمعین دانشجوها با کسالت می اومد می نشستن و استاد هم با همون کسالت از روی پاورپوینتی که داشت می خوند و سر هم بندی شد و نمره ای آخر ترم به همه دادند و رفت پی کارش .
توی این درس سعی شده بود که گفته بشه که همون طور که اسلام در همه چیز صاحب نظره و برنامه برای همه چیز داره این جا هم به مقوله محیط زیست توجه ویژه ای داشته و کلی آیات و روایات ردیف کرده بودند که بله .
و اما جالب این جا بود که اکثریت آیاتی که به عنوان شاهد می آوردند آیاتی بود که اصلا مربوط به چیز دیگه ای بود و این رو حداقل منی که قرآن رو کاملا خونده و ترجمه کرده و شرح و تفسیرو شان نزولش رو دیده بودم می دونستم ولی استاد محترم به زور می خواست ربطش بده به محیط زیست.
واقعا نمی دونم کی حکومتمون می خواد متوجه شه که قرار نیست که اسلام عزیز برای همه چیزو همه کس و همه جا نسخه پیچیده باشه !؟
برای پیوستن به گروه تلگرامی کافه رگبار روی این لینک کلیک کنید .
واحد مرکزی خبر نوشت: گروه تروریستی داعش ،زنان و دختران وابسته به اقلیت های مذهبی در عراق را در بازار موصل به حراج می گذارد. مسیحیانی که اخیرا موفق شدند از عراق خارج و وارد پایتخت فرانسه شوند حقایق وحشتناکی را از گروه تروریستی داعش نقل می کنند. در این گزارش از فروش زنان ایزدی و مسیحی یاد شده است. آنان اسلام را به اجبار بر اقلیت ها تحمیل می کنند. اقلیت ها مجبورند یا اسلام بیاورند یا جزیه بدهند، زنانشان هم ربوده و به کنیزی برده می شوند. اخیرا بیش از 700 زن و دختر در مرکز شهر موصل به حراج گذاشته شدند، قیمت دختران در این حراج 150 دلار تعیین شده بود !!
این اخبار را که می خوانم و می بینم ،بی اختیار فکرم می رود به 1370سال قبل که اعراب حجاز به ایران حمله ور شدند و بعد از شکست لشکر ساسانی ،وارد شهرهای ایرانی شده و اهالی تسلیم شده را مخیر کردند که یا دین آنها را بپذیرند و زکات دهند یا این که مسلمان نشوند و جزیه (همین کاری که داعشی ها در حال انجام دادنش هستند ). زنان و دختران ایران را بردند به حجاز و به عنوان کنیز فروختند ( همین کاری که داعشی ها در بازار موصل کردند ).
این را استاد زرین کوب نوشته است . استیلای عرب بدون غارت و کشتار انجام نیافت.دختران و زنان ایرانی را در بازار مدینه فروختند. از پیشه وران و برزگران که دین مسلمانی را نپذیرفتند باج بزور گرفتند و جزیه نام نهادند. همه این کارها را نیز عربان در سایه شمشیر و تازیانه انجام میدادند. حد و رجم و قتل ، تنها جوابی بود که عرب به هرگونه اعتراضی میداد.خشونت و قساوت عرب نسبت به مغلوب شدگان بی اندازه بود.
عید فطر رو به تمام کسایی که روزه گرفتند تبریک می گم و امیدوارم که عید خوب و خجسته ای برای اونها و همه مردم باشه . ادامه مقاله جمعیت رو که مربووط به وجه اخلاقی بچه دار شدن هست رو هفته آینده براتون می نویسم که این چند روز همه تعطیلند و کسی سر به وبلاگ نخواهد زد .
این داستان استهلال هم امسال ادامه دار شده و باعث بحثهایی درباره اشتباه بودن یا نبودن رویت ماه با چشم باز صورت گرفته . اما مطلب خوب و کاملی رو براتون این جا آوردم که نوشته آقای ذوالفقار دانشی هست و در سایت الف هم منتشر شده و به نظر من بهترین و کاملترین توضیحیه که من خودم تا حالا در این باره خوندم .
ملاکهای تقویم قمری را فقیه تعیین میکند اما نظرهای کارشناسی منجمان میتواند به حذف گزارشهای نادرست و ممانعت از اشتباه در آغاز ماه قمری منجر شود.
بسیاری
از مردم کشورمان به تجربه دریافتهاند که تقویم هجری قمری تقویم دقیقی نیست و هر
سال بخصوص در ماههای رمضان، شوال و ذیالحجه که موعد بزرگترین اعیاد مسلمانان
است، منتظر اعمال تغییرات در تقویم هستند. واقعیت این است که چنین تغییراتی در ذات
تقویم هجری قمری نهفته است و منحصر به ماههای رمضان، شوال و ذیالحجه نیست؛ اما
از آن مهمتر اینکه چنین تغییراتی در تقویم قمری دیگر کشورهای اسلامی نیز اتفاق میافتد،
اما متاسفانه اخبار آن در رسانههای داخلی منتشر نمیشود و مردم از آن مطلع نمیشوند.
صد
البته که مشکلات تقویم هجری قمری ارتباطی به دانش نجوم ندارد. دانش نجوم میتواند
به راحتی موقعیت ماه و خورشید و هر جرم سماوی دیگر را در هر زمان و مکانی مشخص
کند. منجمان سالهاست که مشخصات حرکت ماه را تعیین کردهاند و حتی میدانند که این
همسایه زمین هر سال بین ۲ تا ۳ سانتیمتر از سیاره مادری دورتر میشود. آنها میتوانند
موقعیت ماه، زمان دقیق خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی و اختفاها و مقارنهها را تا
چندین سال دیگر محاسبه کنند و همه اینها را به کمک قوانین فیزیک و محاسبات دقیق
انجام میدهند.
اما
معیارهای تقویم هجری قمری توسط فقیه و نه منجم تعیین میشود و از اینرو مراجعه به
منجمان برای اثبات آغاز ماه قمری مانند این است که برای دانستن حلال گوشت یا حرام
گوشت بودن یک جانور به دامپزشک یا زیستشناس مراجعه کنید! هیچ کس شکی ندارد که
علم دامپزشک یا زیستشناس در مورد آن جانور بسیار بیشتر از فقیه است، اما حلال
گوشت بودن یا حرام گوشت بودن یک جانور در قلمرو دانش زیستشناسی نیست و در فقه
مطرح میشود.
فقیه،
معیارهای اثبات آغاز ماه قمری را از «کتاب خدا، سنت، عقل و اجماع» استنباط میکند.
اما نظرات فقها هم در این موضوع مانند دیگر مباحث فقهی میتواند متفاوت باشد و
این، نخستین عامل اختلاف در آغاز ماه قمری بین کشورها و شهرهای مختلف است.
عامل
دوم اختلاف، معیار محلی تقویم قمری است. در فقه شیعه، معیار اصلی آغاز ماههای تقویم
قمری این است که هلال ماه نو با چشم دیده شود. این معیار وابسته به موقعیت
جغرافیایی ناظر است و باعث میشود که تقویم هجری قمری جهانشمول نباشد. برای رفع
مشکلات این تقویم، مسایل مانند «همافق بودن شهرها» یا «بلاد دارای شب مشترک» مطرح شده ولی نتوانسته
اختلاف طبیعی ۱ روزه بین نواحی و کشورهای مختلف را برطرف کند.
اما
عامل سوم اختلاف در آغاز ماه قمری که در برخی کشورهای همسایه به وفور اتفاق میافتد،
استناد به شهادت دو مرد عادل مبنی بر رویت هلال است. تجربه کارشناسان رویت هلال
نشان میدهد که تعداد قابلتوجهی از مردم پدیدههایی مانند رد هواپیما یا ابر نازک
را با هلال جوان ماه اشتباه گرفته و گزارش میدهند. علاوه بر آن، تحقیقات نشان
داده ۱۵ درصد افرادی که برای استهلال اقدام میکنند دچار توهم رویت میشوند؛ یعنی
ذهن آنها تصور میکند هلال را میبیند درحالیکه هلالی وجود ندارد. این بدان معنی
است که اگر ۱۰۰ نفر برای استهلال اقدام کنند، بهطور متوسط ۱۵ نفر آنها دچار توهم
رویت میشوند. توهم ذهن هم ربطی به عادل بودن یا عادل نبودن رصدگر ندارد و اتفاقی
است که حتی برای منجمان باتجربه و رکوردداران رویت هلال نیز اتفاق میافتد، اما
رصدگران باتجربه روشهایی را به کار میبنند تا متوجه شوند آنچه میبینند، توهم
رصدی است یا نه.
یک
مثال
تصور
کنید هزار نفر برای استهلال در سراسر کشور اقدام کردهاند. برخی رصدگران بهخاطر
هوای نامناسب نتوانستهاند هلال را ببینند و برخی دیگر که در شرایط مناسب رصدی
قرار داشتهاند، هلال را ندیدهاند. در میان این رصدگران منجمانی هم بودهاند که
با استفاده از کامپیوتر، تلسکوپ یا دوربین دوچشمی را دقیقا به سوی ماه نشانه رفتهاند
و نتوانستهاند هلال ماه نو را ببینند. عدهای از مردم عادل هم گزارش دادهاند که
هلال را با چشم دیدهاند و حاضرند شهادت بدهند.
از
نظر آماری باید بیشاز ۱۵ درصد کا افراد استهلالکننده یعنی ۱۵۰ نفر رویت هلال را
گزارش دهند تا بتوان شائبه توهم رویت هلال را برطرف کرد. از سوی دیگر، منجمان
متخصص با ابزارهای دقیق هلال را ندیدهاند و عقل حکم میکند که به گزارش افراد
غیرمنجم هرچند عادل مبنی بر مشاهده هلال استناد نشود.
اما
در کشورهایی مانند عربستان، عکس این اتفاقات رخ میدهد و به صرف شهادت ۲ فرد در
دادگاه، آغاز ماه قمری اثبات میشود.
افسانه
تقویم دقیق عربستان سعودی
در
کشور عربستان، ملاک آغاز ماه قمری ترکیبی از محاسبات نجومی و رویت هلال است. در
اغلب ماهها به تقویم امالقری و در ماههای مهمتر رمضان، شوال و ذیالحجه به
گزارشهای رویت هلال استناد میشود. در تقویم امالقری، ملاک آغاز ماه قمری این
است که اولا از مقارنه ماه و خورشید گذشته باشد (آغاز دوره هلالی جدید) و دوما، در
افق شهر مکه، ماه بعد از خورشید غروب کند.
همانطور
که میبینید، ملاک تقویم امالقری رویت هلال نیست و به همین دلیل در بسیاری از
موارد، تقویم امالقری یک روز زودتر از کشورهای منطقه آغاز میشود. (هرچند کشورهای
حاشیه خلیج فارس و برخی از کشورهای خاورمیانه در آغاز ماه قمری تابع عربستان هستند)
ما
در ماههای رمضان، شوال و ذیالحجه کافی است دو نفر نزد قاضی شهادت دهند که هلال
ماه را رویت کردهاند تا آغاز ماه در عربستان سعودی اعلام شود. متاسفانه کم نبوده مواردی
که به استناد دو گزارش اشتباه، ماه قمری در روز اشتباهی شروع شده باشد. سالیان
مدیدی است که منجمان کشور عربستان به این موضوع اعتراض میکنند و بازتاب آن به محافل
دانشگاهی محدود مانده است.
خوشبختانه
در کشور ما خطاهایی از این دست اتفاق نمیافتد، چراکه کارشناسان مرکز تقویم موسسه
ژئوفیزیک دانشگاه تهران پیشبینیهای دقیقی برای رویتپذیری هلال در پهنه ایران
انجام میدهند و علاوه بر آن، در شامگاه روز بیستونهم هر ماه قمری، کارشناسان
رویت هلال در دفتر استهلال مقام معظم رهبری مستقر میشوند و گزارشهای دریافتی را
بررسی میکنند. اما پیشبینیپذیر نبودن در ذات تقویم قمری نهفته و علیرغم تلاش
کارشناسان مرکز تقویم، آغاز ماههای قمری
ممکن است تغییر کند .
کلا با این روش بگیر و ببند روزه گیرها اصلا میونه خوشی ندارم که آی نخورین ، آی ننوشین ، آی نکشین ، آی با روزه خورها برخورد می کنیم و ماشینشون رو می خوابونیم و مغازه هاشون رو پلمب می کنیم و آی ....
روزه گرفتن یه عبادت شخصیه که اون آدم معتقد تو این یه ماه می گیره و حظش رو می بره این که نباید اجبار بشه به بقیه ای که نمی تونن بگیرن یا نمی خوان بگیرن .
اما امسال یه تغییری توی مترو دیدم که جالب بود . هرسال آبخوری ها رو می بستند و ملت تشنه لب باید له له می زدند اما امسال آبخوری ها بازهست و بالای هرکدوم این نوشته دیده میشه
به نظر من این یه جورهایی نشون میده داریم از فضای بگیر ببند خارج می شیم