شب خسته و مونده در خونه مون رو باز کردم و رفتم تو که دیدم بنیامین با خنده یه ملافه اسپایدرمنی دور خودش پیچیده و رو پارکتا غلت می زنه و دانیال هم با قلدری می خواد ملافه رو ازش بگیره و این هم نمی ده و جیغ و داد خونه رو برداشته بود!
یادمه موقعی که تصمیم به این گرفتیم که چهارمین نفر رو وارد خونه زندگیمون کنیم، خیلی دو به شک بودیم من و باران . و نه این که الحمدلله اصلا بچه دار شدن (حتی یه دونه شم) از مد افتاده و همه زن و شوهرا بعد 10 سال زندگی زیر یه سقفشون هم، همون جوری بی بچه راست راست برا خودشون می چرخن ، چشممون هم به کسی تو سن و سال خودمون نبودکه ببینیم بچه دوم داشتن چه صیغه ای می تونه تو این دوره زمونه باشه . اونایی هم که یدونه داشتن ما رو بر حذر می کردن که فلانی تو خیلی اوستایی همین یکی رو درست تربیت کن ، درست کردن دومی رو بی خیال و یا قاچ زین رو بچسب نیافتی،سوار کاری پیشکشت !
خب تو این همه نظرات بسیار مشوق و مثبت! بود که ما بالاخره نظر آخر رو دادیم و نظر این جوری شد که برا بنیامین داداشی یا خواهری بیاریم . داستان این جوری بود که دیدیم همونی که قدیمیا می گفتن درسته . بچه یکی یدونه یا خل می شه یا دیوونه! یه بچه تنها همین جوری تنها بزرگ می شه و تجربه دست اولی از حسادت و رقابت و دوستی پیدا نمی کنه ، تو مهارتهای اجتماعی براش مشکل درست می شه ، منزوی و گوشه گیر بار میاد ، ممکنه که دچار کاهش اعتمادبه نفس یا خودشیفتگی، خیال پردازی و محدودشدن رابطه اش با اجتماع بشه ، ننه بابا بیش از حد به یه بچه توجه می کنن و لی لی به لالاش می ذارن و این باعث متوقع شدن بچه و خواسته های نابجاش از دیگران می شه ، بزرگ که شد به هیشکی نمی تونه بگه برادر ، خواهر ، بچه هاش عمو و عمه و خاله و دایی ندارن و . . . از این دست افکار بود که باعث شد ما دست به کار شیم!
حالا آقا بنی ما 7ساله است و آقا دنی مون چند ماه دیگه می شه 2ساله . روز به روز زندگیمون رنگ و بوی جدیدی داره و هر لحظه اش یه رنگه . توش خستگی و بی حوصلگی نگهداری دو تا پسربچه انرژیک و شیطون هم داشته ، نمی گم نداشته . اینم بوده که وقتایی با خودمون فکر کردیم که یدونه بچه رو ضبط و ربط کردن خیلی راحت تر بود . ولی الان اگه یکی بپرسه حالا نظرت چیه؟ بش می گم که شما یا نباید اصلا بچه دار شی یا اگه میشی دو تا رو در نظر بگیر . خوبی های داشتن دو تابچه بیش از حد تصور ماست . مخصوصا برای خودشون .
لباسام رو عوض می کنم و دست و رو می شورم و می رم رو مبل می شینم و بهشون نگاه می کنم و غرق در لذت می شم . حس می کنم یه خونواده کامل دارم با یه خونه شاد و سرزنده .
ماشاالله.
از من به شما نصیحت از چشم بد حتی در دنیای مجازی غافل نباشید.
مرسی سوسن جان . اما راستش چندان به چشم بد عقیده خاصی ندارم . منطقم هم اینه که اگه این جوری بود همه آدمهای موفق بیش از بقیه توی چشمن و هیچ کدوم نباید سرسالم به خونه برسونن .از بس که همه بهشون نکاه می کنن و حسودی !
من می خوام برای اولین بار اینجا نظر خصوصی بذارم. بلد نیستم.
باهات موافقم یا اصلن نداشته باش یا دو سه تا داشته باش
بزن قدش گلی خانوم . !! اما سه تا ؟!!
خودم پیدا کردم.
ببین من خودم هم از اون جمله خنده ام گرفت و قول می دم که دیکه از اون رای گیری ها ایرادی نگیرم !!
سلام
گفتین چی؟؟رای چی؟؟برا چی؟؟که من کپ کردم تااااااااااااااااااا همین حالا
من همون موقع به شما رای دادم
حتی اومدم اینجا تو کامنتها هم گفتم که با کمال افتخار بهتون رای دادم
شما با یه لحنی
نمیدونستم نمیدونید
به هر حال تا حد زیادی با گفته های پست قبلتون موافقم
ببخشین من اصلا متوجه نشدم شماهم چیز دیکه ای نفرمودین برای همین ...
به هر حال ممنون !
رگبار عزیز قدیمیا هم اینو گفتن که یکی کمه....دوتا غمه....سه تا خاطر جمعه.....
یالا رگبار جون دست به کار شید که وقت طلاست دادا........
ای بابا دست رو دلمون دیگه نذار . سه تا چیه ؟!!! قدیمیا شکر خوردمن دور از حون شما !
آی گفتین! منم بعد از عیالوار شدن, به هر کسی که ازم در خصوص دو بچه داری سوال میکنه میگم یا دو تا یا هیچی!
خداییش همین شور و سر زندگی و جیغ و فریاد توی خونه یعنی خود خود زندگی...
من و شما واقعا هم رای هستیم عطیه جان !!
خدا حفظشون کنه .
دوتا بچه خوبه .به همون دلایلی که خودتون هم گفتین .
ولی بعضی وقتا ادم از لحاظ توان کم می یاره .با هم دعوا می کنن نمی دونی طرف کیو بگیری .اصلا وقتی برای مادر نمی مونه که یه کم استراحت کنه وبه فکر خوش باشه .
اون که آره واقعا آأم کم میاره و آرزو می کنه که می تونست فرار کنه و بره یه جای دور!!
یعنی چینی ها که قانون تک فرزندی دارن و همه خل و دیونه ان؟
یا حالا ما که فت و فراوون عمه و دایی و از این فامیلا داریم سالی چند بار میبینیمشون؟ خود شما کی خواهر برادراتون رو دیدید؟ الانش این فامیلا یه اسمن برامون نسل بعدی احتمالن همین اسم رو هم کاری به کارش نداشته باشن.
لوس بودن و رفتارای اعصاب خورد کن داشتن بچه ارتباط مستقیم با تربیت والدین داره. همین الانشم اونایی که ذو تا بچه دارن بچه هاشون رو اعصابن. خیلیام دیدم یه بچه داشتن به چه با شخصیتی.
مادربزرگ مرحومم میگفت باید حداقل دو تا بچه داشت. اگه یکیشون مرد آدم بی اولاد نمونه!
ای وای من .خب این ضرب المثله و همه گیر نیست و من هم خلافش رو دیدم ولی بیشتری همین جوریه .
حالا این که ما امورزه خواهر برادرمون رو کمتر می بینم دلیل نمیشه بگبم به کل چیز بدیه . اما تربیت والدین یه چیز انتزاعی نیست که بولوتی . عمده اون توی فضای موجود شکل می گیره
خدا ایشالا جمع چهار نفرتون رو سالم و سرحال و خوشبخت نگه داره.... راستش منکه خودم تقریبا تنها بزرگ شدم.... چون خواهر برادرم ازم خیلی بزرگترن... من خودم چهارتا بچه دوست دارم رگبارخان دوتا پسر دوتا دختر.... من خودم همیشه کمبود یه همزبون رو حس می کردم ومی کنم... مخصوصا ماهایی که فاصله سنیمون با بچه هامون کم نیست بالاخره این بچه ها هم یه همزبون لازم دارن که حرفشون رو بفهمه.... البته با توجه به شرایط اقتصادی همون دوتا بسه اما اگه آدم پول و حوصله داشته باشه چهارتا خوبه....
شما الان 4 تا رو دنبالشی دیگه ؟!! چون پول که داری مریم جان حوصله رو هم خدا می ده ایشالا !!
درسته... من هم کلی از این لحظات شیرین غرق لذت شدن رو دارم....
خیلی وقتها میشه که میگم عجب کار خوبی کردیم....
و البته من یه کار بهتر هم کردم و فاصله سنی بچه ها دوساله....
ولی انقده دلم میخواست دوتا دیگه هم داشتم.. دیگه نور علی نور بود.... عالی بود...
حیف که نمیشه...
پس شمام 4تایی هستی!! فاصله سنی بچه هاتون خوبه
زنده باشن ایشالا گل پسرای نازتون. منم با شما موافقم، پدر و مادرا واسه راحت کردن خودشون یه بچه میارن ولی دیگه به این فکر نمیکنن که این بچه الان و بعدا تنها میمونه!
یعنی به همین زودی داره 2 سال میشه که دنی به دنیا اومده!!!! چه قدر عمرمون زود میگذره
آره والا زندگی زود می گذره . البته دو سال که نشده هنوز . چند ماه دیگه
سلام
شدیداااااااااااا موافقم
اونم با یک چهارقلو!!
از بس خودمون کم بودیم، دلم میخواد بچه هام خواهربرادرهاشون زیاد باشه خونه مون شلوغ باشه
4قلو!!!
ما هم ۳ تا خواهریم و جالب اینکه من خودم بچه اولم . از فکر اینکه تک و تنها بدون اون ۲ تا خواهر بزرگ شم اصلا دوست ندارم بهش فکر کنم . الان خواهر دومی سر خونه و زندگیشه اما کلی هر ستامون با هم خاطره داریم . حرفت کاملا؛ درسته اگه دنی نبود حتما بنیامین بعدها ناراحت می شد . ایشالا همیشه غرق در این لذت باشی و شما و باران خانوم سایتون بالاسرشون باشه و سلامت باشین
مرسی نیلوی عزیز به نظر من هم تو الان می تونی قدر داشتن خواهر رو بدونی نه کسی که نداشته
آره دیگه رگبار خان... من و آشنا خسته شدیم ازینهمه تنهایی غلت زدن تو پولا ... دنبال چهارتا بچه ایم که بیان با هم غلت بزنیم.
...همون یه دونه اشم نمی تونیم فعلا بیاریم... شما دعا کن بتونیم یه دونه بچه سالم داشته باشیم سه تای دیگه رو از یه جا جور می کنیم....
!!!
سلام
خدا بنی و دنی تون رو حفظ کنه و ایشالا که شما و بانو، روز به روز شاهد پیشرفت و شکوفایی شون باشید...
ممنون سارای عزیز
خوب خدا رو شکر! انشاالله همیشه در کنار هم خوش باشید.
دیگه بیشتر مطمئن شدم تصمیم درستی گرفتم!