باران به یه مهمونی زنونه ای رفته و من بودم و دوتا پسرا که دانیال رو زودتر شام دادم و خوابوندم و کمی با بنیامین درس کار کردم و اونم دیگه خسته شد و خوابید . تو خلوتی و سکوت خونه از اتفاق اومدم سروقت وبلاگ و آرشیو چندماه رو خوندم و خداییش خودم خوشم اومد که جای خوبی دارم که می تونم یه وقتا مراجعه کنم و ببینم اون موقع چی ها نوشتم و گفتم و دلم برای کافه سوخت کلا .
همش تقصیر این پیام رسانای وایبر به بعد تا تلگرامه البته فیس بوک و اینستاگرام هم کم تقصیر نداشتند ها . اما خداییش هیچ کدوم یه جای شخصی و خوب مثل این جا نیستند . هر چی هم اون جا بنویسی میره گم و گور میشه و نیست و نابود می گردد !
اما می ترسم که هرچی هم ما تلاش کنیم که وبلاگ و امثالهم رو نگهداریم بازم نشه و بشه حکایت نوارکاست که امروزه نه شما می تونی خودش رو بخری نه دستگاهی که پخشش کنه دیگه گیر نمیاد چندان .
این پست فقط جهت قدردانی از خدمات وبلاگ کافه رگبار به بنده نوشته شده و ارزش خاص دیگری ندارد !!
درود و نور و مهر بر شما
منکه هر وقت وبلاگهای قدیمی رو که به اسمهای متنوعی نوشتم باز میکنم باورم نمیشه اینا رو من نوشته باشم ! عمر دایناسور داشتم من گویا ... چه وقایعی که از سر نگذروندم:)
ولی باهاتون موافقم : فیسبوک و اینستا مال همسایه اس ولی وبلاگ مال خودمونه ، همون چاردیواری - اختیاری معروف ....
دقیقا
سلام جناب رگبار...
خیلی جالبته که هفته پیش منم دقیقا شبیه پست شما رو نوشتم. این نشون میده که ما هنوزم اینجا رو دوست داریم و دلمون میخواد هر جوری شده سرپا نگهش داریم...
بزن قدش پس
مردم حرف نمی زنند. همش دارند کپی پیست از اینجا به اونجا از این شخص به اون شخص می کنند. همش عکس می بینند و از اینجا به اونجا می فرستند.
اصلا حرف نمی زنند. (منظورم حرفهاشون رو نمی نویسند).
البته استثناهایی هم هستند. ولی در کل، همونی که اون بالا نوشتم.
اره . تعدادی می نویسن . بقیه نشخوار می کنن
وبلاگ یه خوبی ای هم به نسبت شبکه های اجتماعی داره. این که دایره ی مخاطب ها خیلی وسیعه. امکان ارتباط و آشنایی با آدم های جدید داره. تلگرام و اینستاگرام و فیس بوک همه دایره ای محدودی از دوست و آشناها هستن. گاهی اون وسط چهار نفر آدم جدید هم هست ولی نه به گستردگی و وسعتی که توی وبلاگ ممکنه. برا همین به نظر من این مدل شبکه های اجتماعی نه میتونن جای وبلاگ رو بگیرن و نه جایگزین منناسبی براش باشن. اما امکان این که وبلاگ رو کنار بزنن هست. چون این مدل ارتباطات اینترنتی بیشتر برای وقت گذارنی هستن. الان وقت آدم جای دیگه اونم با سرعت میگذره. یعنی اون نیاز برای سرگرم شدن و وقت گذرانی با این شبکه های جدید اشباع میشه دیگه فرصت چندانی برای وبلاگ و اینا نمیمونه. حالا شاید یه روزی کاربرها از این دایره محدود آدما توی این شبکه ها خسته شدن و دوباره خواستن برگردن به وبلاگاشون. شایدم نخواستن. این چیزا رو خیلی نمیشه پیش بینی کرد.
با حرفات خیلی موافقم
اما متاسفانه جذابیت اون شبکه ها دیگه وقتی برای وبلاگ ها نمی ذاره
چه پست غمناکی! عجیب دلم برای روزای رونق وبلاگستان تنگ شده....
واقعا همینه .وبلاگستان حسابی سوت و کور شد رفت پی کارش گلابتون بانو خانوم