این کتابی بود از نیما یوشیج که وقتی من هم سن و سال الآن بنیامین (حدود ۷ساله ) بودم داشتم . همراهش هم نوار قصه ای با گویندگی خانم عاطفی بود که به شیرینی قصه رو برای بچه ها تعریف می کرد .
بی مناسبت ندیدم که براتون این جا بیارمش .
پایان
....
کامنت برگزیده
مهرابه گفته : دلم گرفت برای صحرایی که داشتیم و آب داشت و اینکه من جز کدوم دسته هستم؟ میمونم و سختی می کشم و غر نمی زنم تا باز تابستون بشه یا می روم.من برای صحرای خودم نگرانم.
خوشحالم که دوباره می نویسید رگبار عزیز ...
منم ممنونم گیل دختر جان
من این داستان رو نشنیده بودم! حرف زیاد دارم خیلی.اما نمیدونم چرا بیشتر دردم آمده.
یعنی از داستان دردت گرفت؟
چه جالب. نیمدونستم نیما در زمینه ادبیات کودک هم کار کرده.
خیلی از نویسنده های خوب در این باره هم کار کرده اند .در این باره من مثلا کتابی از ماکسیم گورکی خوندم از دکتر شریعتی خوندم از موریس درئون از مطهری از آنتوان دوسنت گزوپری که این ها همه نویسنده های کودک نبودن ولی برای کودک هم طبع آزمایی کرده اند
خوشحالم که برگشتی..جای خالیت بدجوری به چشم می اومد
مرضیه ممنون از محبتت
منم این کتابو داشتم.الانا دیگه خاله غازه خجالت مجالت سرش نمی شه
راست می گی ها . خجالت مال قدیم ندیم ها بود !!
دلم گرفته بود
گرفته تر شد!
چرا !!!!!!
-چرا آخه ؟ این که قصه قشنگی بود
سلام یادش بخیر داستانای قدیمی
در عین سادگی چقدر حکمت آموز بودند
ممنون
واقعا حکمت آموز
قدم وبلاگ نورسیده مبارک!
مرسی شاهرخ جان
جالب بود ممنون که اینجا گذاشتید این قصه رو.
چه خوب شد که دوباره می نویسید.من اتفاقی آدرستون رو تو کامنتهای سیلو دیدم.
کلن اینا با هر کی حرف حق بزنه مشکل دارن.
موفق باشید.
خوشحالم که قصه رو دوست داشتی
تو هم همین طور
راستش دلم گرفت برای صحرایی که داشتیم و آب داشت و فیل ها ولش نمی کنند و اینکه من جز کدوم دسته هستم میمونم و سختی می کشم و غر نمی زنم تا باز تابستون بشه یا می روم.من برای صحرای خودم نگرانم.
-مرسی از این توضیحت
-امیدوارم ما جزو دسته اول باشیم
همین چیزا رو میذارید که فیلترتون میکنن دیگه باز مثکه هوس فیلترشدن کردین اگه خواستین داستان کودک بذارید نباید به حکمتش فکر کنید و ماکزیمم از حد حسنی و حسنک و خاله سوسکه فراتر نرید
- همین رو بگووالا .آخه ما رو چه به نیما یوشیج اصلا
سلام تبریک میگم که پسرگلتون داره یواش یواش باسواد میشه. منم این کتابو دارم بین کتابایی که مال داداشام بوده بعدش به من رسیده. البته نوار قصش نیست
- الان فکر نکنم نوارش موجود باشه .من خودم هم دیگه ندارمش فقط یادمه که چقده قشنگ تعریف می کرد