کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

معکوس کشیدن


دو ماه قبل برایتان نوشتم که برخلاف جریان مرسوم این روزها که قاطبه تحصیل کرده ها از ایران مهاجرت می کنند و بر نمی گردند ، دو تن از دوستانم پس از کسب مدرک دکترای مدیریت تصمیم گرفته اند که به ایران برگردند و همین جا مشغول کار شوند. خاطرتان هست؟ خب این دو دوست شریف که از قضا زن و شوهر هم هستند برگشتند ولی چند روز پیش خبردارشدم که دارند دوباره بر می گردند به همانجایی که آمده بودند!!


گرفتاری این بندگان خدا این بود که بدون پارتی و سفارش ، در این 2ماه به همه دانشگاه ها ،مراکز آموزشی و شرکتهای مشاوره ای مراجعه کرده اند و کفش آهنی های خود را پاره نموده اند که حداقل جایی موقتا استخدامشان کنند ولی دست رد روی سینه شان بود که زده می شد که خودشان هم در این رکود اقتصادی کار نداشتند و مازاد نیرو داشتند و اگر می خواستند استخدام کنند از نیروهای خودشان می کردند و .... این ها هم که به جز ایران ، دست به نقد از سه تا کشور مالزی ، پاکستان و کردستان عراق پذیرش برای تدریس در دانشگاه ها داشته اند دیده اند دیگر بیش از این وقتشان را برای مام میهن تلف نکنند بهتر است بروند و حقوقی که آنجا بهشان پیشنهاد شده و حداقل 4برابر اینجاست را بگیرند.


ای وای که اگر در این وطن بخواهی بر خلاف جریان آب حرکت کنی غرق می شوی و الان جریان آب رو به خروج از مرزها را دارد . متاسفانه !


....


کامنت برگزیده


ترمه گفته : من مطمئن بودم که این طور میشه. فقط وقتی اون پست رو گذاشتید دلم نخواست حال خوب شما رو با گذاشتن کامنت ضدحال خراب کنم. دلیلش هم این نیست که پیشگو هستم یا باهوشم. نه آقای رگبار. فقط مظنه ی بازار کار دستمه. فارغ التحصیلان مقطع دکتری شانس زیادی برای پیدا کردن کار متناسب ندارن


نظرات 5 + ارسال نظر
ترمه یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 14:47

1. از تشریف فرمایی شما به کافه ی خودتون بعد از 8 روز بسیار سپاس گزارم. قدم رنجه کردید.
2. در مورد این پست من مطمئن بودم که این طور میشه. فقط وقتی اون پست رو گذاشتید دلم نخواست حال خوب شما رو با گذاشتن کامنت ضدحال خراب کنم. دلیلش هم این نیست که پیشگو هستم یا باهوشم. نه آقای رگبار. فقط مظنه ی بازار کار دستمه. فارغ التحصیلان مقطع دکتری شانس زیادی برای پیدا کردن کار متناسب ندارن.

1. شما لطف داری ترمه جان .این کافه متعلق به شماهاست در اصل .
2. من بیشتر به این امید بودم که اینا بتونن برای خودشون کاری دست و پا کنن وگرنه اوضاع استخدام که خیلی خرابه به خدا

تیراژه یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 16:11 http://tirajehnote.blogfa.com/

مملکت گل و بلبل..
فکر میکنید چند سال طول بکشه که وقتی از کشورمون حرف میزنیم و از مسائل روز این مرز گهربار! آخرش یک متاسفانه الصاق نشه به حرفهامون؟
چه فرقی داره..فعلا که دارن یه عده فرار میکنند و یه عده هم غرق میشن و یه عده هم عمرشون.. چه فرقی داره که آینده چی میشه..

فکرکنم این متاسفانه هه رو به نافمون بستن !!

یه مریم جدید یکشنبه 15 دی‌ماه سال 1392 ساعت 18:32 http://newmaryam.blogsky.com

غمگینه. شاید همین سرنوشت آینده من هم باشه. منی که می خوام برگردم. ولی برگشتن خلاف جریان آبه.
خیلی غمگینه آقای رگبار.

والا مریم عزیز این دوستای ما هم استثنا بودن . ما که ندیدیم کسی برگرده و راضی باشه متاسفانه

عطیه دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:56 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir/

این روزها ما هم به شدت میان گزینه ماندن و رفتن معلقیم... از من اصرار به ماندن و از همسر به رفتن...

و این عطیه جان درد مشترکه متاسفانه . خانومها البته بیشتر به خاطر تعلقات عاطفی و خانوادگی دوست ندارند بروند ولی مجبور می شوند گاهی

احمد دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1392 ساعت 14:20

سلام
به نظر شما رفتن درسته؟ تا کی میشه رفت ؟ چقدر میتونن برن ؟ یعنی این همه کشورای مختلف یا همین کشورای توسعه یافته که یه روزی مثل ما بودن مثل همون آمریکایی که خودتون در موردش صحبت کردین ،مردمش گذاشتن رفتن !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟

والا احمد آقا به نظر من که درست که نیست هیچ ، غلط هم هست . وقتی همه برن کی می مونه برای اینجا ؟ اما چیزی که متاسفانه امروزه خیلی شایعه اینه که عمده افراد حاضر نیستن تن به سختی بدن و دوست دارن که رفاه الان رو بچسبن برای همینه که می ذارن می رن و دیگه هم بر نمی گردن

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد