کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

کافه رگبار

اهل طهرانم . روزگارم بد نیست . . .

بچه که عمر و نفسه (1)


خب همون طور که خودتون دیدین ، نظرات خیلی خوب و متنوعی  درباره پست افزایش جمعیت دریافت کردم که واقعا جاش بود همون موقع جواب بدم که سرم شلوغ شد و این امکان پیش نیومد اما بد هم نشد که الان می تونیم جمع بندی کنیم و یه مقاله مناسبی هم در این باره بنویسیم .


یکی از دوستان گفته بود که نرخ رشد جمعیت خوبه و با 1.4% رشد دچار پیری نمیشیم . خدمت این دوست باید عرض کنم که دقیقا این طور نیست چون همین عدد باقی نمی مونه و اگه این روند ادامه پیدا کنه 10سال بعد رشد جمعیت می رسه به 0.57% ، 10سال بعدش می رسه به 0.15% و در سال 1420 ما رشد منفی 0.12% رو خواهیم داشت! واین یعنی نسل جدید و جوون ،کم و کم تر اضافه میشن و طبیعتا کهن سالا بیشتر و بیشتر میشن به طوری که همین الان 40% جمعیت سالمند اند و 30سال بعد بالای 65% سالمند خواهیم داشت .


دوستانی گفته اند که همین حالا هم جمعیت ایران زیاد هم هست و امکانات به همه به تناسب نرسیده و بهتره که جمعیت ایران حتی کمتر هم بشه . خب این حرف ، حرف حسابی ایه و واقعا همینه . همین الانش مشکل کمبود انرژی داریم ، مشکل کمبود آب داریم ، موادغذایی به درستی به دست ما نمی رسه ، برای جوونا شغل مناسب به سختی گیر میاد و ...و ...و .

اما خدمت اون دست از دوستان عرض کنم کم شدن جمعیت به شکل دلخواه ما رخ نمی ده ، اولا این که جوونا کمتر میشن و این طی دو نسل موقعیت رو بدتر هم می کنه ، ثانیا همین الان می بینیم که افراد مرفه تر و تحصیل کرده تر یا ازدواج نمی کنند یا اگه می کنند بچه ندارند یا اگه دارند یکی بیشتر نمی آورند . اما خانواده های فقیرتر و یا بی سوادتر بازهم زودتر ازدواج می کنند ،و بدون هیچ گونه جلوگیری ای چندتا چندتا فرزند آوری می کنند،  پس این طوری وقتی به مثلا 40سال بعد نگاه می کنیم تناسب جمعیتی رو می بینیم که چجوری باز هم به اون سمت می ره . همین الانش ما گرفتاری این رو داریم که مردم ما اهل مطالعه نیستند ، با سواد نیستند و به راحتی عده ای گولشون می زنند ، شما فکر کن نسل بعدی و بعدی چی قراره بشه ؟


همون طور که گفتین ما بر خلاف کشورهای غربی نمی تونیم مهاجر درست حسابی هم وارد کنیم که مثل اونا تاپ ترین افراد کشورهای دیگه رو بیاریم تو کشورمون ، کاری که امثال کانادا و استرالیا دارن می کنن ، کسی دلش نمی خواد بیاد این جا که ، ما در کشور رو باز کنیم یه عده که از خودمون بدبخت تر هم هستند میان اینجا و قوز بالای قوز میشه


پس اگه این خانه رو دوست داریم و می خوایم همون طور که تو این چند هزار سال باقی مونده باز هم باشه خب راهش این هست که خانواده ها میانگین 2تا بچه داشته باشند و دولت باید اول از همه شرایط اقتصادی رو تسهیل کنه ، اوضاع اجتماعی رو از این قبض و گرفتگی دربیاره ، سیاستهای تشویقی حسابی داشته باشه مثل کشورای اسکاندیناوی ، نه تنبیهی که می ندازیمتون زندان و غیره .


این از این .


اما یه سوال بسیار مهمی هم توسط  چند نفر مطرح شد و اون این بود که از جنبه اخلاقی به موضوع فرزند آوری نگاه کرده بودن که اصلا آیا این کار درسته ؟ که اگر بچه بزرگ شد و صاف تو چشات نگاه کرد و گفت چرا من رو آوردی به این دنیا؟ چی جواب داریم بدیم؟ و دوستی هم ذکر کرده بود که جدیدیا به خاطر بی حوصلگی و تنبلی نمی خوان بچه دار شن که هردوی این کامنتها جای جواب جداگانه ای داره که من توی پست بعدی حتما بهش خواهم پرداخت


فعلا رخصت .


نظرات 12 + ارسال نظر
خانم کوچیک شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 11:04

خوب حتی اگه حق با شما باشه ببینید با پیشرفت علم روز به روز نیاز به نیروی انسانی کمتر میشه یعنی کارخونه ای که مثلن با ۱۰۰۰نفر بیست سال پیش کار میکرد با ۱۰۰نفر الان راحت کار میکنه ماشین ها جای ادمها را می گیرن ودر اینده فقط نیروی متخصص و ثروتمند ارزش داره الان مگه کشورهای مرفه چقدر جمعیت دارن اگر هر خانواده ای یک بچه هم داشته باشه و بتونه یه نیروی متخصص به جامعه بده خیلی بهتر از اینه که هفت تا ادم بیسواد و فقیر به جامعه بدهد علاوه بر این ببینید وقتی من الان میبینم که تبلیغ میشه که زن باید تحصیل نکنه و کار نکنه وتوی خونه فقط بچه داری و شوهر داری کنه وقتی چنین فرهنگی داره ترویج میشه من واقعا دلم نمیخواهد یه دختر به دنیا بیارم که اینده اش این باشه چون در اینده نسل من با مشکل رو به رو نشه نمیتونم اینقدر خود خواه باشم

خانم کوچیک عزیز بنده هم مثل شما فکر می کنم . سیاهی لشکر نیاید به کار / یکی مرد جنگی به از صدهزار . اما مشکل کم شدن بی رویه جمعیت این میشه که تناسب جمعیتی به هم می خوره . من هم معتقد به هفت تا بیسواد نیستم ولی لالاقل انتظار می ره که افراد ازدواج کنند و بچه داشته باشند حتی همون یکی هم قابل قبول تر هست از هیچ چی . در ضمن بنده هم مخالف این هستم که زن نره کار کنه و تحصیل نکنه و ... . شاید اگه مطلب من رو دقیق خونده بودین نظرتون راجع به نوشته من کمی فرق می کرد

خانم کوچیک شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:50

بله من مطلب شما را فهمیدم ومیدونم که شما موافق این سیاست هانیستین ولی متاسفانه سیاستهای کشور را ادمهایی مثل من وشما تعیین نمیکنن کسایی تعیین میکنن که چنین طرز فکرهایی دارن یعنی متاسفانه گاهی من فکر میکنم که ما از لحاظ فرهنگی داریم با سرعت زیاد به عقب رانده میشیم و چیزهایی مثل تحصیل خانم ها که تقریبا پذیرفته شده بود را هم داریم از دست میدهیم و این واقعا تصمیم برای بچه داشتن توی چنین جامعه ای را سخت تر می کنه

شیرین شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:54

رگبار جان من هنوز هم تکرار می کنم که دنیا دچار ازیاد جمعیت است و نگاهی کوتاه به اصول sustainable economy دلایل آنرا اثبات خواهند کرد.
اما در مورد این اعداد که ارائه دادید ... مطمئنیم که ایران واقعا نیاز به اینهمه جمعیت جوان دارد؟ جمعیت جوان زیاد باشد که چه کند؟ متولدین دهه 60 که حاصل boom ِ زاد و ولد در ایران بود کدام آپولو را برای خوشبختی خود و مملکت توانستند هوا کنند؟
وقتی زیرساخت ها در مملکت اجازه بالندگی به کسی را نمی دهند زیاد شدن تعداد نیازمندان به این منابع فقط باعث ازیاد فقر خواهد بود.
نمی دانم چرا اینقدر باید اصرار کنیم که آب گرم را اختراع کنیم ... دیدن وضعیت فلاکت بار هندوستان و پاکستان که از جمعیت سرریزند کافی نیست؟ هر وقت آن جمعیت پا برهنه و گرسنه توانست گلی به جمال خود و کشورش بزند آنوقت میشود ازشان تقلید کرد.

خب من هم قبول دارم که دنیا دچار ازدیاد جمعیته . اما گرفتاری اینه که نمیشه یهو استپ کرد چون تناسب جمعتی به پیری گرایش پیدا می کنه .
همون زیرساختها دست ساز همین مردمه
باز هم می گم من موافق رشد بی رویه نیستم این جوری که این آقایون دارن بیان می کنن اما موافق رکود جمعیتی هم نیستم و این رو برای آینده کشور مناسب نمی دونم .
کاشکی مطلب رو می خوندی چون چیزهایی که به عنوان انتقاد بیان کردی رو من تو نوشته ام پاسخ داده بودم

بولوت شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 15:27 http://maryamak.blogfa.com

الان جمعیت جوون کم بشه اشکالش چیه؟
جاودانه که نیستن آدما تا همیشه پیر بمونن. میمیرن بلاخره از اون سر تعداد پیرا کم میشه. یکی دو نسل طول میکشه جمعیت بالانس میشه. واسه تنظیمش حتمن باید زایید؟ نمیشه صبر کرد طبیعت خود به خود جمعیت رو کم کنه؟
نیروی کار کم میشه؟ چقدرم که جامعه ی ما پر از اشتغاله.
اتفاقن جمعیت جوون کم خوبم هست. حتی واسه برعهده گرفتن مشاغل. تعداد نیروی کار کمه. مجبور میشن زنها رو هم وارد بازار کار کنن.(این که الان زن ها دارن کار میکنن در حد جوکه. مقایسه بین تعداد زن های شاغل و غیر شاغل یه رقم بسیار متفاوت بین دو گروه رو نشون میده.) این فرهنگ معیوب که کار برای مرده باید بره جون بکنه زن کار نکنه (در حالی زن و مرد باید با هم توی تامین معاش زندگی تلاش کنن.) و بیشتر فرصتای شغلی برای مرداس و ای وای زن که نباید کار کنه تا حدی درست میشه.

بله برای تنظیمش باید زایید یا وارد کرد . جمعیت جوونه که موتور رشد و تحرک جامعه است .
این که جمعیت جوون کم خوب هم هست هم از اون حرفاست ها ! چیش خوبیه ؟ این که فرهنگ کار ما غلطه چه ربطی به کاهش نیروی مولد داره؟

بولوت شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 15:30 http://maryamak.blogfa.com

در مورد بحث مالی.
یه عده هستن که معتقدن روزی دست خداس. بچه با خودش روزی رو میاره. من قوین به خدا پیشنهاد میکنم اول بره روزی میلیون ها کودک فقیر آفریقایی و هندی رو بده بعد بیاد در مورد این که اگه ما بزایم روزی بچه هامون رو میده صحبت کنه.

اونا رو خدا عقلشون بده . من هم باهاشون موافق نیستم . تمام حرفای من درباره آدمایی هست که دستشون به دهنشون می رسه

سهیل یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 18:29 http://www.parchenan.blogfa.com

به نشرم اطلاعات جمعیت شناسی مه در این پست مطرح کردید ناقص است و اشتباه
رشد همانگونه که نامش پیداست از افزایش می آید
یعنی یک متر بشود دو متر
یکی بشود دوتا
و آهنگ رشد اگر بالای عدد صفر باشد
یعنی آن عدد به اضافه 0
و این یعنی سالهای بعد از این جمعیت که الان هستیم بیشتریم
و رشد جمعیت ما هم که مشخص است

مثلاً سویس از آن زمان که جمالزاده به آن کشور رفت( نزدیک به 100 سال) رشد جمعیتی نزدیک به صفر داشته است
یعنی آن جمعیت که 100 سال پیش داشته الان داشته

می خوام یک نقد به طرز نگاه شما بکنم
چون لزوماً شما الان دو بچه دارین طرز نگاه و تفکر شما به این سمت می رود که توجیه کند
یا مثلاً من چون ازدواج نکرده ام طرز نگاه و توجه ام به این سمت یمی رود آن را توجیح کنم

یعنی با نوعی پیشدواری همراه هست

این رو قبول دارم که ما همه نوعی پیشداوری داریم سهیل جان و ازش گریزی نیست متاسفانه گرچه میشه با تلاش تاثیرش رو کم کرد .
اما منظور من هم همین بود که تو نوشتی تا اون بازه زمانی طبیعتا جمعیت ما کم نمیشه اما نیروی جوونش کم میشه و افراد پیرش زیاد و زیادتر میشن

نیره یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 23:50

باید اعتراف کنم در نظرات دوستان نقش عاطفی قضیه کلا نادیده گرفته شده. ادمیزاد به محبت نیاز داره مخصوصا در پیری و اونو هیچ دوستی نمیتونه به اندازه خانواده به ادم بده. خانواده خیلی چیز عجیبیه. مثل یویو میمونه یعنی هرقدر هم افراد خانواده از هم د.ور بشن بازم برمیگردن سمت هم. اون چیزهایی که درباره خون میگن تا حدی صحت داره. هرچند خیلی ها از خانواده شون می برند ولی به هرحال داشتن خانواده هم برای فرزندها و هم پدر و مادر یک تکیه گاهه. منظورم این نیست که همدیگه رو از نظر مالی یا خدماتی تامین کنند. همین بودن نعمته.نعمتی که کودکان بی سرپرست ازش محرومند. یک جور تکیه گاه.

خب این نکته جالبیه که تو پست بعدی قراره بهش بپردازم

نیره یکشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 23:52

بولوت عزیزم روزی رو در نظر بیار که ما دهه شصتی ها پیر شدیم و رفتیم خانه سالمندان و بچه هم نداریم. بالاخره باید یه عده پرستار و دکتر باشند که از ما مواظبت کنند! البته میتونیم از هند و افغانستان وارد کنیم!

سهیل دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 16:53 http://www.parchenan.blogfa.com

شما فرمودید:
منظور من هم همین بود که تو نوشتی تا اون بازه زمانی طبیعتا جمعیت ما کم نمیشه اما نیروی جوونش کم میشه و افراد پیرش زیاد و زیادتر میشن .
خوب بشه
وقتی که جمعیت جوان آن زمان از جمعیت جوان بیست سال پیش که جنگ بود بیشتر است چه مشکلی دارد؟
دوم آنکه کشوری مثل ژاپن که تقریباً در همچین وضعیتی قرار دارد آیا جز کشورهای داغون است؟
سوم
یادمه در کلاس اقتصاد درباره اقتصاد خرد و کلان
یه بنده خدایی بود به نام ریکاردو
می گفت که جمعیت زیاد بشه غذا کم میشه بعد جنگ اتفاق می افته یه عده می میرن و دوباره تعادل برقرار می شه
این موضع در آن قرن اتفاق نیفتاد چرا؟
چون عامل تکنولوژی و پیشرفت فنی انسانی را نایده گرفته بود
در آن برهه زمانی احتمال بسیار زیاد تکنولژی ان قدر پیشرفت کرده است که اینگونه انسان یدی(عمله کرا)(یه همچین واژه ای به ذهنم رسید
را پشت سر گذاشته باشد
حساب کنید یکی از دلایل هضم مارکسیست و تفکر چپ دهه های گذشته تغییر ساختاری کارگری بود
که از کارگز یدی به کارگر ماهر و یقه سفید تبدیل شد

در این برهان شما همچون ریکاردو به این موضوع بسیار مهم که خود ما در این برهه 15 ساله با چشمان خود تغییر بسیار زیاد آن را در عرصعه ارتباطات دیده ایم نایدیده گرفته اید


پیرامون حرف نیره:
به نظر جان کلام نیره خود خواهی وجود دارد
مثل آدمی که برای آنکه تنها نباشد سگ و گربه آزاد را زنجیر می کند
مثل داستان هدایت که طوطی مرجان او را صدا بزند

اتفاقا در زندگی امروزین سبک غربی این موضوع حل شده است که بچه 18 شد زندیگ مستقل
و آن افراد یاد می گیرند که حالا برای دوباره تک شدن چه کاری انجام بدهند.
این نگاه منفعت طلبانه که من بچه دار بشم که عصای دستم باشد را بشدت غیر اخلاقی و خود خواهانه و حتی مزورانه می بینم
یک نگاه معامله گرایانه و در عمق خود برده وار دارد که انسانی را از لحاظ عاطفی برده خود کنی(فرزند برده این آدم خواهد بود)

ببخشین جواب دادنم طول کشید سهیل جان !
این رو قبول دارم که الان کار یدی مثل قبل نیست ولی برای کار فکری هم نیاز به نسل جوون داریم . طبیعتا هرچی سن بالاتر می ره گیرایی و انعطاف پذیری کمتر میشه
بعد این که شما کشوری سازمان یافته و موفق مثل ژاپن رو با ما مقایسه می کنی ؟ اونا این قد پیشرفته هستن که این قضیه رو مدیریت می کنن .
درباره صحبتت با نیره هم تو پست بعدی باید بنویسم

سهیل دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 17:06 http://www.parchenan.blogfa.com

این نگاه بولوت را هم دست کم نگیرید ها!!!

در این نوع شعار برای افزایش جمعیت یک نگاه مردسالارنه و پشت آن زن ستیزانه حاکم است
طبق آخرین آمار
سی و چند میلیون(چندش یادم رفته فکر کنم دو بود)
زن ایرانی بیکار هستند(خانه نشین یا خانه دار)
و 12 میلیون مرد خانه نشین داریم که کار مولد نمی کنند(یا بیکارند یا دلالی و سفته بازی و کار غیر مولد) انجام می دهند
اگر جمعیت کم شود
ساختارها مجبور به تغییر خواهد بود
دیگر خانه دار بودن حسن نخواهد بود و قبح آن برجسته خواهد شد و ضمن آنکه نیروی کار جدید در دل همین تغییر نگاه جنسیتی متولد خواهد شد
و آن جمعینی هم که مخل اقتصاد بودند با تغییر ساختار مولد خواهد شد
(مثلاً در استرالیا) کاسبی به معنای مغازه داری و واسطه گری تقریباً وجود ندارد
به قول دوستی ، یکی از اقوامشان هنز فری می خواست مجبور شد از هنگ کنک سفارش بدهد
چرا که مغازه ای برای این کار در آن شهر وجود نداشت

این مثال را برای این زدم که نشان دهم که با تغییر ساختار ها به راحتی مشکل هایی را که الان در نبود جمعیت برای شما برجسته می کنند و در دل شما ترس می اندازند بر طرف می شود

خب اره این مسئله این جوری حل میشه ولی یک گرفتاری رو حل می کنیم و گرفتاریهای دیگه بوحود می آریم . این کار پاک کردن صورت مسئله است

سهیل دوشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 17:12 http://www.parchenan.blogfa.com

در ادامه آن کانت قبلی اگر ان گونه شود که زنان هم همچون مردان نگریسته شوند( به دلیل کمی جمعیت)(همان عدد 60 میلونی که در مقاله ای لینک داده بودم از رادیو زمانه)
آن وقت بحث های مدنی تغییر خواهد کرد
آن وقت احتمالن مرد ریس خانواده نخواهد بود
زندگی مشترک واقعاً مشترک می شود
و بحث های حقوقی آن که اکنون یکی از سنگ های بزرگ جلوی پای مدنی هست خرد خواهد شد
ان شا ا..


نگاه تبیعض آمیز به اقوام و زبان ها و مذهب ها رنگ خواهد باخت
چرا که به آن فرد فارغ از ویژگی های بالا لازم دارند و دیگر نمی توانند به این بهانه ها مثلاً یک کرد تیسمار نباشد
یا یک بلوچ فرماندار
یا یک ترکمن ریس جمهور

این هم همان

نیره یکشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 20:10

سهیل عزیز شما نظر من را درباره بچه دار شدن میدانی و در وبلاگم خوانده ای. حرف چیز دیگری است. ترس و غریزه خیلی فشار می آوردند و وحشتناک هستند. گاهی وقت ها عقل نمیتواند بر غریزه تمایل به بقا غلبه کند. علت اینکه اکثر مردم بچه دار میشوند همین است. این که شخص من یا شما تصمیم دیگری داریم دلیل نمیشود دیگران هم آن کار را انجام ندهند.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد