تو این گروهی که رفته بودیم سفر ،به جز من و بنیامین ، 30 نفر دیگه هم تو اتوبوس بودن که همون دو ساعت اول سفر بنا به رسمی که ظاهرا تو این سفرا مرسومه دونه دونه اومدن جلوی اتوبوس و خودشون رو معرفی کردن که چند سالشونه و شغل و تحصیلاتشون چیه و چجوری با این ان جی او آشنا شدند و از علاقمندیهاشون گفتند و یکی دو تا جای دیدنی رو که به نظرشون جالب بود معرفی می کردن و راستش جاهایی رو اینا اسم می بردن که من نه تنها نرفته بودم بلکه اصلا اسمشون هم به گوشم نخورده بود و اون جا متوجه شدم که من اصلا ایرانمون رو نمی شناسم که !
خب نوبت من هم که شد با شرمندگی بلند شدم و وقتی نوبت به این رسید که جای دیدنی ای رو معرفی کنم گفتم متاسفانه من بار اولمه که میام به همچین سفرایی ولی دوست داشتم و دارم که همه جای ایران رو ببینم و ایشالا منبعد .
الان فرصت کافی ندارم ولی تو پست بعدی یه فسقل سفرنامه از اون جا براتون می نویسم
منم عاشق این جور سفرهام. سفرهایی که تازه و خلاقانه باشن نه همه ش شمال!!!
خیلی عالیه...
ولی برا بنیامین یکم زود نیست جناب ؟!
ممنون . ولی نه . چرا زود باشه ؟ 9 سالشه